۱- چه احساسی قبل و بعد بازی در نقشتان پیدا کردین و اگر به عقب برگردین دوباره انتخابش میکنین یا اینکه دوست داشتی نقش مقابلت «مکمل» رو برای بازی انتخاب کنی؟
نقش کلاغ یک کار بسیار متفاوت است که این موضوع از نمایشنامه نیز مشخص می‌شود. مدتی واقعاً گیج بودم؛ زیرا این کار در عین سوررئالیسم، آدم را به فکر وامی‌دارد. بعد از چند جلسه تمرین، این نقش جای خود را برای من پیدا کرد: یک نقش کمدی که در عین حال نمادی از آزادی و ابراز وجود است. این دقیقاً همان چیزی است که من دوست دارم. اگر نقش‌ها را جلوی خودم می‌گذاشتند و به من حق انتخاب می‌دادند، قطعاً تلویزیون را انتخاب می‌کردم؛ یک کمدی رها و متفاوت.




۲-نظر شما راجع به کارگردانی نمایش کلاغ و اینکه دیدگاه نویسنده چقدر برای شما جذابیت داشت؟
یکی از ویژگی‌هایی که این کار را به‌خصوص متفاوت می‌کند، کارگردانی آن است. تمرین‌ها برای من بسیار هیجان‌انگیز بود؛ زیرا آقای تات آزادی زیادی به ما می‌دادند و رویکرد ایشان و کل تیم این بود که بازیگران کمال خلاقیت خود را برای نقش‌ها به کار ببندند. همین موضوع موجب ایجاد تفاوت‌های چشمگیر در کار می‌شود. کارگردان به ما گِل رُس را می‌دهد و فرم نهایی کلی را نیز ارائه می‌دهد، اما شکل‌دهی به آن را به عهده خودمان می‌گذارد. به همین دلیل رد پای بازیگران در این کار، از هر پروژه‌ای پررنگ‌تر است.
من در ابتدا با آقای شاهی، دراماتورژ کار و یکی از بازیگران اصلی، صحبت کردم. سعی کردم برداشت خود را از نمایشنامه با ایشان مطرح کنم و ببینم هنگام نوشتن کار، چه مفاهیمی مد نظرشان بوده است. رویکرد عوامل همان چیزی بود که من را سر ذوق آورد.




۳- چرا باید کلاغ رو ببینیم و به نظرت کدام کاراکتر کلاغ محبوبیت بیشتری دارد؟
کاری که کارگردان و همه عوامل کلاغ انجام می‌دهند، این است که مفاهیم و پرسش‌ها را در زیرمتن کار چیده‌اند. این کار به خودی خود سرگرم‌کننده است و به این ترتیب، هر چه بیشتر به موضوع و ارجاعات آن فکر کنیم، معنی و مقصود بیشتری برایمان روشن می‌شود. این موضوع کلاغ را به هدفی ارزشمند برای همه ما و کاری دیدنی برای مخاطبان تبدیل می‌کند.
شخصیت‌های کلاغ دور از ذهن و غیرمنتظره هستند و با تامل بیشتر متوجه می‌شوید که به دقت گزینش شده و در جای خود قرار گرفته‌اند. برای من محبوب‌ترین شخصیت قطعاً تلویزیون است، اما می‌توانم آدم را هم در این جایگاه ببینم؛ زیرا با ابهام و پرسش‌هایش مدام ما را به تفکر وا می‌دارد.




۴- از عوامل اجرایی نمایش کلاغ چقدر راضی بودید؟ (دذول)
فعالیت و بینش متفاوتی که کارگردان داشت، به وضوح در تک‌تک عوامل کار نیز دیده می‌شد؛ اینکه عوامل مدام به ما مسیر می‌دادند و ما همواره باید راه‌هایی برای پیشرفت پیدا می‌کردیم. روش کار گروه به گونه‌ای بود که هر کس باید خلاقیت شخصی خود را به کار می‌گرفت و بروز می‌داد تا حاصل آن، یک مسیر جمعی خلاقانه باشد.




۵-چطور با دنیای هنر و بازیگری آشنا شدی؟
بازیگری همیشه یکی از کارهایی بوده که دوست داشتم تجربه کنم و می‌توانستم خودم را در آن تصور کنم. اولین برخورد جدی من با بازیگری، تست بازیگری از طرف کانون هنرهای نمایشی دانشگاه علم و فرهنگ بود. در حین تست، عوامل برگزارکننده چند موقعیت را برای من شرح دادند و من باید در کنار دیگر بازیگران آن‌ها را بازی می‌کردم. این تجربه برای من بسیار لذت‌بخش بود، حتی اگر فقط یک تست کوتاه باشد. وقتی تست تمام شد و از سالن بیرون آمدم، به خودم گفتم نمی‌دانم قبول می‌شوم یا نه، ولی این کاری است که حتماً باید تجربه کنم. خوشحالم که اکنون در این مسیر قرار دارم.




۶-حال و احوال این روز های هنر رو چطور میبینی؟
متاسفانه این روزها هنر در کشور ما حال خوشی ندارد. پیش از ورود به عرصه بازیگری، در حال نویسندگی و آموزش‌دیدن و تمرین آن بودم و متاسفانه هر چه بیشتر از شرایط آگاه می‌شدم، تصویری که از وضعیت آن می‌دیدم ناامیدکننده‌تر بود. در دوبله، تئاتر و سایر رشته‌ها هم نمی‌توان گفت اوضاع بهتر از این است؛ اما ما به عنوان هنرمند (اگر بتوانم خود را به این نام بخوانم) رسالت‌مان این است که با قدرت راه خود را ادامه دهیم و هنر و تفکر را عرضه کنیم تا بدین ترتیب تأثیر مثبت خود را در جامعه ایجاد کنیم.



ممنونن از شما هنرمند گرامی

به امید درخشش بازیگران نمایش کلاغ